بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی کسی را در قبر میگذارند، تلقینش میدهند. اول به نام خودش صدایش میزنند و بعد ...
حالا اگر کسی نامش را عوض کرد و طولی نگذشت به رحمت ایزدی پیوست، به چه نامی تلقینش میدهند؟
وقتی کسی هنوز به نام جدیدش عادت نکرده باشد، صدایش بکنند، میفهمد؟
آن دنیا به چه اسمی خوانده میشود؟
-----------------------
اسم بر روح قرار میگیرد یا بر تن؟
اگر کسی نامش را عوض کرد و شاید به مناسبت تأثیر نامش بر سلولهایش، تنش برایش غریبه شد؛ خیلی میتواند تجربه زیبایی باشد!
با تغییر یک کلمه، تنت از روحت جدا شود. احساس جدایی و بیگانگی ...
انگار دو فردید.
- حالا اسم بر روح قرار میگیرد یا بر تن؟
- بر تن. چون وقت تلقین تن را تکان میدهند.
- این به مناسبت ارتباط و احتمالا وابستگی بین روح و تن است.
- بر تن. چون با تغییر اسم رفتار بدن عوض میشود.
- بدن از نفس دستور میگیرد. شنونده نفس است.
- پس حس جدایی و دوئیت از کجا میآید؟ انگار که این بدن را سپرده اند دست روح، گفته اند مواظبش باش. تربیتش کن. تا وقتی از تو تحویلش بگیریم.
------------------
وقت پرستش، کدام مرتبه از تو را باید بپرستیم؟ آنهم پرستیدنی که دیدنی باشد.
هر چند آن دیدنی شهود قلبی باشد، نمیتواند خارج از مظاهرت فرض شود. چون به کنه را ه نداریم. حتی پیامبر به کنه راه ندارد.
وقت رحلت حضرت رسول، امیرالمومنین عرض میکنند به "خدایت" ... یعنی خدای رسول الله و حضرت امیرالمومنین یکی نیست. یعنی مرتبه پرستش ایشان متفاوت است.
ما چه کسی را ، من چه کسی را میپرستم؟ یا باید بپرستم؟
استاد فرمود علم عارضی است.
اگر قبول کنیم که غیر از علم او علمی نیست، فقط مراتب آن متفاوت میشود و آنچه ما داریم ظهور نازله علم حضرت حق تعالی است؛ و هم اینکه موجوداتی که به مبدئیت او وجود پیدا می کنند، اینها مستجمع همان اوصاف هستند؛ باز هم علم اینها عارضی میشود؟ اگر بله، این علم بر چه چیز عارض شده؟ موجودات به اندازه سعه وجودى خودشان واجد کمالات هستند. آیا بر سعه وجودیشان؟ این سعه وجودی چیست؟
اگر سعه وجودی، واجد کمالات است، واجد است! یعنی خود بخود دارای علم است.
؟؟
# سعه وجودی موجودات، بالقوه دارای کمالات است؟ یا بالفعل؟
میگن سلام مستحبه، ولی جوابش واجبه. طوری باید باشه که طرف بشنوه.
شب قدره. حالا که از اول شب شروع میکنی سلام فرستادن، باید به کی جواب بدیم؟ چطوری باید جواب بدیم؟ اصلأ طرف حساب این سلامها کیه؟ لابد خودش میشنوه! خودش هم جواب میده.
مگه میشه به کسی سلام کنن ولی جوری سلام کنن که طرف نشنوه؟
---------------
میگی به ملائکه گفتم سجده کنید. همه هم سجده کردند. بعد اضافه میکنی که بجز ابلیس. در ادامه میگی او از جن بود.
در این صورت، تکلیف بر او نبود. مگر اینکه عهد بسته باشه حالا که من انتخاب کردم با ملائکت عبادتت کنم، هر امری به آنها کردی به من هم هست.
~~~~~
میگه... قاضی اسلامی باید دنبال بهانه جور کردن باشه برای تبرئه محکومش. و خداوند برترین قاضیست. بهانه رو داد دستش. حالا نوبت اون بود.
گفت به ملائکه گفتم. تو از جنی! وقتی پرسید چرا سجده نکردی، نگفت به ملائکه گفتی! من از جن بودم! تکبر کرد.
ان شاءالله درسته ان حرف شرطه نباید به فعل بچسبه اگر چه در فارسی مصطلح شده انشاء مصدر باب افعال از فعل ناقص ن ش ی است و معنی خلق کردن میده البته نگران نباش ان شاالله اگر چسبیده نوشته بشه به شرطی معنای خلق خداوند ( العیاذ بالله ) رو میده که الله رو با کسره بخونی در اینصورت معنی میشه خلق کردن خداوند اگر انشا را با فتحه اول بخونیم میشه خلق میکنم البته به شرطی که الله رو هم آخرش رو با فتحه بخونیم که معنی میشه العیاذ بالله خداوند را خلق میکنم اما الله با ضمه خونده میشه که فاعل فعل شاء است و معنی میدهد اگر خدا بخواهد در هر حال آنچه که این جمله رو معنی میکند نیت است انما الاعمال بالنیات نگران نباش چه انشاء الله چه ان شاء الله اگرچه دومی صحیحه یعنی ان شاء الله