هدف
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
نمیدانم چقدر با خواست تو فاصله داشت. ولی بالاخره آنچه که میخواستیم شد.
امروز دیگر به ترفند پوشیه و ته سالن نشستن برای در دید رس دوربین نبودن متوسل شدیم.
گویا حرفهای آن دوجلسه کار خودش را کرد. دوربین طواف کننده سمت خانمها بالاخره مسکن گزید و ما به آرامش رسیدیم.
امیدوارم از این حقیر سراپا تقصیر راضی باشی.
وظیفه تشکر را هم گردن نهادیم. هم برای دوربین هم برای کتاب اهدایی.
××××
به موقع وارد شدیم و با همان حدود زمانی، به موقع خارج شدیم.
و در نتیجه قبل از اذان منزل بودم.
و آنچه برایم باقیست لذّت است و مستی حضور در سرسرایت. بر آن بیافزا و پایدارش کن.
میخواهم یک دائم الخمر حرفه ای شوم! نظرت چیست؟
××××
بازهم از آن دعوتهای خاص بود که در حداقل زمان چیزی که در حساب نمیگنجد میدهی! جایی تازه آنهم درست همان که آرزویش را داشتم. وقتی از روبرو وارد شوی، پشت به قبله میشود. آقا چقدر نزدیک! چقدر صمیمی و فروتنانه! شنیده بودم جدّ بزرگوارتان چطور بین مردم تشخیص داده نمیشدند آقا!
شما هم یابن رسولید. از همان سلاله.
چقدر سریع. کل راه 40 دقیقه شد. هم به دیدار شما با اوصاف دلخواه رسیدم. هم به موقع کلاس اول را حاضر بودم، هم کلاس دوم را در زمان. و خروج هم زیبا بود. یا انیس النفوس.
~~~~~~
ترتیب نوشته ها بر اساس اتفاق نیست. بر اساس ذهن مشغولی خودم بود.